معنی جانشین استالین
حل جدول
نیکیتا خروشچف
استالین
دیکتاتور سابق شوروی
رهبر حزب کمونیست روسیه
جانشین
آلترناتیو
اخلاف، نایب مناب
نایب مناب
نائب، بدل، جایگزین، خلیفه، قائم مقام، وارث، ولیعهد
عوض
قائم مقام
وصی
نایبمناب
بدیل
نایب، وصی
لغت نامه دهخدا
استالین. [اِ] (اِخ) ژزف جوگاشویلی. سیاستمدار و پیشوای روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق). مولد گرجستان بسال 1879 م. وی از زعمای انقلاب روسیه و از همکاران لنین است. در سال 1923 رئیس کمیساریاها بود و در جنگ جهانگیر دوم ملت شوروی را در مقاومت با سپاهیان آلمان هدایت کرد و فاتح شد. مرگ او بسال 1953 م. بود.
فرهنگ عمید
کسی که بهجای دیگری بنشیند و کارهای او را انجام بدهد،
[قدیمی] خلیفه، قائممقام، ولیعهد،
عوض،
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدل، جایگزین، خلف، خلیفه، عوض، قائممقام، نایب، وارث، ولیعهد
فرهنگ معین
قائم مقام، ولیعهد. [خوانش: (نِ) (ص فا.)]
فارسی به عربی
اغاثه، بدیل، قرصه، کاهن، نائب، وریث
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Reserve (f), Vikar [noun]
واژه پیشنهادی
بدل
معادل ابجد
966